آیه 39 سوره انعام

از دانشنامه‌ی اسلامی

وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا صُمٌّ وَبُكْمٌ فِي الظُّلُمَاتِ ۗ مَنْ يَشَإِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَمَنْ يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ

[6–39] (مشاهده آیه در سوره)


<<38 آیه 39 سوره انعام 40>>
سوره :سوره انعام (6)
جزء :7
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

-و آنان که تکذیب آیات ما کردند کر و گنگ در ظلمات (جهل) به سر برند. مشیّت الهی هر کس را خواهد گمراه سازد و هر که را خواهد به راه راست هدایت کند.

کسانی که آیات ما را تکذیب کردند، کرها و لال هایی فرو رفته در تاریکی های جهل و گمراهی اند؛ خدا هر که را بخواهد [به کیفر تکذیب آیاتش] گمراه می کند، و هر که را بخواهد [به پاداش تصدیق آیاتش] بر راه راست قرار می دهد.

و كسانى كه آيات ما را دروغ پنداشتند، در تاريكيها[ى كفر] كر و لالند، هر كه را خدا بخواهد گمراهش مى‌گذارد؛ و هر كه را بخواهد بر راه راست قرارش مى‌دهد.

آنان كه آيات ما را تكذيب كرده‌اند كرانند و لالانند و در تاريكيهايند. خدا هر كه را خواهد گمراه كند و هر كه را خواهد به راه راست اندازد.

آنها که آیات ما را تکذیب کردند، کرها و لالهایی هستند که در تاریکیها قرار دارند. هر کس را خدا بخواهد (و مستحق باشد،) گمراه می‌کند؛ و هر کس را بخواهد (و شایسته بداند،) بر راه راست قرار خواهد داد.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Those who deny Our signs are deaf and dumb, in a manifold darkness. Allah leads astray whomever He wishes, and whomever He wishes He puts him on a straight path.

And they who reject Our communications are deaf and dumb, in utter darkness; whom Allah pleases He causes to err and whom He pleases He puts on the right way.

Those who deny Our revelations are deaf and dumb in darkness. Whom Allah will sendeth astray, and whom He will He placeth on a straight path.

Those who reject our signs are deaf and dumb,- in the midst of darkness profound: whom Allah willeth, He leaveth to wander: whom He willeth, He placeth on the way that is straight.

معانی کلمات آیه

صم: صمم: كر بودن. اصم: كر. صم: كرها. به قول بعضى مطلق كر و به قول بعضى كر مادرزاد. صم در اصل به معنى بستن است «صم القارورة سدها».

بكم: بكم (بر وزن عقل) لال بودن، ابكم: لال مادرزاد. جمع آن بكم (به ضم اول) است.

نزول

محل نزول:

این آیه در مکه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است.

شأن نزول:

ابوحمزه گوید: از امام محمدباقر علیه‌السلام درباره این آیه سؤال كردم، فرمود: منظور از «والذین كذّبوا» یعنى كسانى كه اوصیاء خدا را تكذیب نمایند و آیه درباره این گونه اشخاص نزول یافته است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا صُمٌّ وَ بُكْمٌ فِي الظُّلُماتِ مَنْ يَشَأِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَ مَنْ يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ «39»

و كسانى كه آيات مارا تكذيب كردند، كر و لال‌هايى هستند در تاريكى‌ها. خداوند، هركه را بخواهد (و مستحق باشد) گمراهش كند و هر كه را بخواهد (و شايسته بداند) بر راه راست قرارش مى‌دهد.

نکته ها

گرچه هدايت و ضلالت به دست خداست، ولى خداوند براى انسان نيز اراده و اختيار قرار داده است و كار خدا بر اساس حكمت است. مثلًا جهادِ انسان در راه خدا، زمينه‌ى هدايت الهى نسبت به او است: «وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا» «1» همان گونه كه ستم به انسان‌ها سبب گمراهى است: «يُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ» «2» تكذيب آيات الهى نيز سبب اراده خداوند به گمراه كردن انسان مى‌شود. كَذَّبُوا ... يُضْلِلْهُ‌


«1». عنكبوت، 69.

«2». ابراهيم، 27.

جلد 2 - صفحه 453

پیام ها

1- كفر و عناد، تاريكى و ظلمتى است كه سبب محروم شدن انسان از بهره‌گيرى از ابزار شناخت مى‌شود. كَذَّبُوا ... صُمٌّ وَ بُكْمٌ فِي الظُّلُماتِ‌

2- تكذيب و كتمانِ حقّ، «گنگى» و نشنيدن حقّ، «كرى» است. وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا ... صُمٌّ وَ بُكْمٌ‌

3- نتيجه‌ى تكذيب آيات الهى، اضلال و قهر الهى است. كَذَّبُوا ... يُضْلِلْهُ‌

4- حركت در راه مستقيم، گوش شنوا و زبان حقگو و روشنايى درون مى‌خواهد. «يَجْعَلْهُ عَلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا صُمٌّ وَ بُكْمٌ فِي الظُّلُماتِ مَنْ يَشَأِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَ مَنْ يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ (39)

چون با وجود ظهور اين آيات، بر كمال علم و عظم قدرت او، كفار متنبه نشدند و در عناد و لجاج خود ماندند، لذا در صفت آنها فرمايد:

وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا: و آنانكه تكذيب كردند آيات ما را كه قرآن و يا ساير حجج بيّنه است‌ صُمٌّ وَ بُكْمٌ فِي الظُّلُماتِ‌: كرانند از شنيدن اين آيات:

دالّه بر وحدانيت و ربوبيت و كمال علم و عظم قدرت او سبحانه، آن نوع شنيدنى كه نفوس آنها متأثر گردد. و گنگانند از سخن گفتن حق در تاريكيهاى كفر كه به هيچ وجه راه به حق نمى‌برند، و يا در ظلمت تقليد و عنادند. يا كفار در آخرت به اين صفات محشور شوند و آيه‌ «لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمى‌» «1» مؤيد اينست.

مَنْ يَشَأِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ‌: هر كه را خواهد خداى، خذلان نمايد او را در ضلالت، و نظر لطف و توفيق از او باز گيرد.

تبصره- اين مطلب مسلم است كه حق تعالى از قبايح منزه و مبرا باشد، پس آيه شريفه را وجوهى است:

«1» سوره طه، آيه 125.

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 265

1- چون ادله باهره و آيات بيّنه واضحه را بر او عرضه كنند و او از فرط عناد و جحود در آن نظر و تفكر ننمايد، حق تعالى او را بر حال ضلالت خود بازگذارد مانند «وَ تَرَكَهُمْ فِي ظُلُماتٍ لا يُبْصِرُونَ» «1».

2- حق تعالى در قيامت راه بهشت و ثواب به او ننمايد.

3- حكم به ضلالت او كند.

4- علامتى در او ظاهر سازد تا ملائكه به آن علامت بدانند كه او اهل ضلالت است تا بر او لعن كنند.

5- او را هلاك كند به عقوبات دنيويه و اخرويه، چه اضلال به معنى اهلاك آمده.

وَ مَنْ يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ‌: و هر كه را خواهد قرار دهد او را به راه راست، يعنى از روى لطف و توفيق، راه رشد و هدايت به او نمايد و او را بر آن مستمر گرداند. و هر كه به قصد اهتداء نظر كند در آيات ما، و در آن باب جد و جهد نمايد تا حق بر او ظاهر، تابع آن شود، توفيق ما شامل حال او شده به صراط مستقيم آيد، و به طريق اهتداء، استقامت نموده در آن راسخ گردد وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا» «2».

در تفسير على بن ابراهيم قمى- از حضرت باقر عليه السّلام فرمود: آيه نازل شده در آن كسانى كه تكذيب نمودند اوصياء را، ايشان صم و بكم هستند در ظلمات. چنانچه خدا فرموده: هر كه از اولاد ابليس است تصديق اوصيا نكند، و هرگز ايمان به ايشان نياورد، آنانند كه خذلان نموده خدا ايشان را. و هر كه از پسرم آدم است، ايمان آورد به اوصيا و ايشانند بر صراط مستقيم. «3» تتمه- ضلالت را خود بنده كسب نمايد نظر به سوء اختيار كفر بر ايمان و معصيت بر طاعت، و اگر نعوذ باللّه خدا بندگان را كافر و گمراه كردى، ديگر

«1» بقره آيه 17.

«2» عنكبوت، آيه 69.

«3» تفسير قمى، جلد اوّل، صفحه 199.

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 266

اسناد اضلال را به غير خود ندادى؛ و حال آنكه در باره شيطان فرمود: «وَ لَقَدْ أَضَلَّ مِنْكُمْ جِبِلًّا كَثِيراً» «1» و به فرعون نيز نسبت داده‌ «وَ أَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَ ما هَدى‌» «2» و نيز لازم آيد دعوت انبياء، قبيح؛ و رسول را اعلام كند فلان و فلان را دعوت منما كه ايشان نمى‌توانند ايمان آورند. و اما هدايت را معنى بسيار، و مرجع همه به سوى دو معنى است: يكى به معنى ارشاد، و ديگر لطف. و هر دو معنى عام است جمله مكلفان را از مؤمن و كافر؛ و هر چه در حق مؤمنان فرموده از الطاف و ارشاد و ارسال رسل و انزال كتب و تمكن و عقل، تماما را در حق كافران منظور داشته و ارائه طريق فرموده‌ «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً». «3» در امالى- صدوق رضوان اللّه عليه از حضرت باقر عليه السّلام فرمود: انّ فى التّورية مكتوبا يا موسى انّى خلقتك و اصطنعتك و قوّيتك و امرتك بطاعتى و نهيتك عن معصيتى. فان اطعتنى اعنتك على طاعتى و ان عصيتنى لم اعنك على معصيتى.

يا موسى ولى المنّة عليك فى طاعتك لى ولى الحجّة عليك فى معصيتك لى‌ «4». در تورات مكتوب است: اى موسى، بدرستى كه خلق كردم تو را و برگزيدم تو را و قوّه دادم تو را و امر فرمودم تو را به طاعت خود، و نهى نمودم تو را از معصيت خود؛ پس اگر اطاعت كنى، اعانت نمايم تو را بر طاعت خود، و اگر معصيت كنى، اعانت نكنم تو را بر معصيت. اى موسى، و براى من است منت بر تو در اطاعت تو مرا، و براى من است حجت بر تو در عصيان تو مرا. بعد از آن حضرت رسالت صلى اللّه عليه و آله را امر فرمايد به محاجه:


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا صُمٌّ وَ بُكْمٌ فِي الظُّلُماتِ مَنْ يَشَأِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَ مَنْ يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ (39)

ترجمه‌

و آنانكه تكذيب نمودند آيتهاى ما را كران و گنگانند در تاريكيها كسى را كه ميخواهد خدا گمراه مى‌كند او را و كسى را كه ميخواهد قرار مى‌دهد او را بر راه راست.

تفسير

كسانيكه معجزات انبيا را تكذيب نمودند و گوش به مواعظ حقّه ايشان ندادند مانند كرانند گوش شنوا ندارند و چون زبانشان بحق و خير جارى نشده مانند گنگانند كه زبان گويا ندارند و چون قلوبشان از نور علم و معرفت بى‌بهره است در ظلمات كفر و جهل سرگردانند و چون قابل هدايت نيستند خداوند آنها را بحال خودشان واگذار فرموده و سلب توفيق از آنها نموده و در گمراهى باقى مانده‌اند بخلاف كسانيكه قابليت و اهليت ارشاد و هدايت و توفيق را داشته‌اند كه عنايات و الطاف الهيه شامل حال آنها گشته بر صراط مستقيم ثابت و برقرار شده‌اند و قمى ره از حضرت باقر (ع) روايت نموده است كه اين آيه در شأن منكران اوصيا نازل شده است كه آنها چنانچه خداوند فرموده كران و گنگانند در ظلمات كسانيكه از نسل ابليسند تصديق اوصيا را نمى‌كنند و هيچوقت ايمان بايشان نمى‌آورند و آنها كسانى هستند كه خدا گمراه‌

جلد 2 صفحه 319

نموده است آنانرا و كسانيكه از نسل آدمند ايمان باوصيا آورده‌اند و ايشان ثابت بر صراط مستقيم ميباشند ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآياتِنا صُم‌ٌّ وَ بُكم‌ٌ فِي‌ الظُّلُمات‌ِ مَن‌ يَشَأِ اللّه‌ُ يُضلِله‌ُ وَ مَن‌ يَشَأ يَجعَله‌ُ عَلي‌ صِراطٍ مُستَقِيم‌ٍ (39)

و كساني‌ ‌که‌ تكذيب‌ كردند بآيات‌ ‌ما كر و لال‌ هستند ‌در‌ تاريكيها ‌هر‌ ‌که‌ ‌را‌ ‌خدا‌ بخواهد گمراه‌ ميكند ‌او‌ ‌را‌ و ‌هر‌ ‌که‌ ‌را‌ بخواهد قرار ميدهد ‌او‌ ‌را‌ براه‌ راست‌.

‌اگر‌ مراد ‌از‌ آيات‌ ‌در‌ وَ الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآياتِنا انبياء باشند تكذيب‌ ‌آنها‌ آنست‌ ‌که‌ ‌آنها‌ ‌را‌ كذّاب‌ و مفتري‌ و مجنون‌ و ساحر گفتند و ‌اگر‌ مراد معجزات‌ صادره‌ ‌از‌ ‌آنها‌ ‌باشد‌ حمل‌ بسحر كردند و لكن‌ جمع‌ مضاف‌ افاده‌ عموم‌ ميكند جميع‌ آيات‌ ‌را‌ شامل‌ ميشود ‌حتي‌ كساني‌ ‌که‌ تكذيب‌ ائمه‌ اطهار ‌عليهم‌ السّلام‌ نمودند شامل‌ ميشود زيرا همه‌ انبياء و اوصياء ‌آنها‌ و معجزات‌ صادره‌ ‌از‌ ‌آنها‌ آيات‌ الهيه‌ هستند ‌حتي‌ ميتوان‌ ‌گفت‌ ‌که‌ علماء اعلام‌ ‌هم‌ ‌از‌ آيات‌ الهيه‌ بلكه‌ جميع‌ مخلوقات‌ آيات‌ حق‌ هستند

(و ‌في‌ كل‌ّ شي‌ء ‌له‌ آية

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 39)

کر و لالها

بار دیگر قرآن به بحث از منکران لجوج می پردازد، میگوید: «و آنها که آیات ما را تکذیب کردند کر و لال هستند، و در ظلمت و تاریکی قرار گرفته اند» (وَ الَّذِینَ کذَّبُوا بِآیاتِنا صُمٌّ وَ بُکمٌ فِی الظُّلُماتِ).

نه گوش شنوایی دارند که حقایق را بشنوند، و نه زبان حقگویی که اگر حقیقتی را درک کردند برای دیگران بازگو کنند.

و به دنبال آن می فرماید: «خداوند هر کس را بخواهد گمراه می کند و هر کس را بخواهد بر جاده مستقیم قرار می دهد» (مَن یشَأِ اللّهُ یضلِلهُ وَ مَن یشَأ یجعَلهُ عَلی صِراطٍ مُستَقِیمٍ).

گاهی اعمال فوق العاده زشتی از انسان سر می زند که بر اثر تاریکی وحشتناکی روح او را احاطه خواهد کرد، چشمان حقیقت بین از او گرفته می شود، و گوش او صدای حق را نمی شنود، و زبان او از گفتن حق باز می ماند.

اما به عکس گاهی چنان کارهای نیک فراوان از او سر می زند که یک دنیا نور و روشنایی به روح او می پاشد، دید و درک او وسیعتر و فکر او پرفروغتر و زبان او در گفتن حق، گویاتر می شود، این است معنی هدایت و ضلالت که به اراده خدا نسبت داده می شود.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌4، ص 421.
  3. تفاسیر على بن ابراهیم و برهان.
  4. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 331.

منابع